بدون عنوان
تولد 3 سالگی آرمین
بدون عنوان
خیلی وقت بود وبلاگ آرمین جونمون آپدیت نشده بود. اینم یه سری از عکس های خنده آرمین که خودش میگفت عکس بگیر و کلی ژست خوشگل میگرفت . ...
تاب بازی
آرمین با موهای کوتاه شده
شیطنت آرمین
من در آتلیه عکاسی
باز هم سلام بالاخره بعد 3 ماه اومدم همدان ، انتظار و دلتنگیم تموم شد خیلی دلم برا همدان و فامیلا تنگ شده بود چون من خیلی عمو هامو دوست دارم و دلم میخواد بیشتر ببینمشون من دوست دارم همیشه بیام همدان پیش عمو و عمه و حاجی و عزیز اما بابام میگه نمیشه همیشه بریم این داداش امین هم که هرچی بهش میگم ازم عکس بگیر بذار تو وبلاگ گوش نمیده همش میشینه پای کامپیوتر بازی آخه یکی نیست بهش بگه هفته ای 10 دقیقه هم وقتتو بذار برا داداش کوچولوت که فامیلا عکسامو ببینن و یکم از دلتنگیشون کم بشه اما گوش نمیده منم مجبورم صبر کنم تا بریم خونه عمه تا عمو مهدی ازم عکس بگیره و برام بذاره تو وبلاگم این دفعه هم بردم آتلیه و خودش ازم چندتا عکس گرف...
آرمین و انتخابات
سلام ماه گذشته بود که وقتی میرفتم بیرون میدیدم که عده ای عکسشونو چسبونده بودن به دیوار و یا از تلویزیون پخش میکردن از بابام پرسیدم اینا کی هستن و چرا عکساشونو میچسبونن به دیوار ؟ بابام هم گفت اینا نامزد انتخابات شدن برام جالب بود اما نمیدونم چرا چندتا از فامیلامون هم که نامزد دارن عکسشونو نمیچسبونن به دیوار و یا از تلوزیون پخش نمیکنه ؟ منم تصمیم گرفتم نامزد کنم یعنی نامزد بشم مثله اینا که عکسشونو میزنن دیوار خیلی دوست دارم یه شورا مثله شورای شهر که بابام برام توضیح داد درست کنم و از دوستام دعوت کنم بیان تو جلسه با هم صحبت کنیم و مشکلاتمونو بگیم و براشون یه فکری کنیم الان یکی از بزرگترین مشکلاتی که من دارم و نمیدونم چ...